گفتار اول :

خاورميانه و نظم جهاني :

 

خاور ميانه نه تنها سرچشمه دين هاي رايج جهان است بلکه به دليل وجود منابع انرژتيک نفتي تبديل به چها رراه وخامت بين المللي شده است. نفت موجب توسعه اقتصادي و صنعتي گرديده است. و نيز اين منطقه ده ها سال است  که در مناسبات قدرتهاي جهاني تأثيرگذاشته است.

نظم جهاني امپرياليستي :

 

چند ده سال است که جنگ امپرياليسم براي نفت ، با جنگ بوسيله نفت تقاطع کرده است.

آري مناسبات نيرو ها طي  چند ده سال موجب تصاحب و توزيع اين منطقع بين کشور هاي  زورمند گرديده است.

و اين تقسيم بندي و موافقت نامه هاي بين کلان قدرتها تبدييل به وسايل جنگ ميان انها گرديده است. برخورد سرمايه ها ، سرمايه گذاري ها، جريان مالي،  که سرانجام به جنگ و زدوخورد انجاميده است.

«لنين مينويسد : «امکان يک انقلاب مولود ناتواني سرمايه داري در حفظ نظم جهاني است»

منطقه خاو نزديک در مقياس منطقه اي روشنگر اين نظريه لنين است.

و در عين حال نشان ميدهد که اين نظم سرمايه داري چيست؟

به تحولات تاريخي  زير نگاه کنيم ؟

1 – مصراز  سال 1882 تا 1922 بوسيله انگليسي ها اشغال شده بود. و تا سال 1955 در  سوئز ماندند.

2- اردن تا سال  1946 در اختيار انگليس ها بود

3- لبنان و سوريه  تا سال 1943 مال فرانسوي ها بودند.

4- شهر دمشق در سوريه در سال 1945 بوسيله فرانسويها بمباران گرديد.

5- انگليسي ها از سال 1920 تا 1932 عراق را در اختيار داشتند

اين کشور همچنان تا سال 1941 تحت اشغال انگلييسي ها ماند.

6- انگليسي ها تا سال 1948 در فلسطين ماندند

تصميم سازمان ملل با تأييد امريکا و اتحاد جماهير شوروي حکومت اسرائيل را تصويب کرد.و آغازه جنگ مداوم اسرائيل و عرب (سامي ها) را پايه گذاري کرد.

7- ليبي هم مدتي در دامان ايتاليا دست و پا ميزد.

 

فصل دوم :

 

در باره بروژوازي هاي ملي

 

حمايت ازبورژوازي ها ي ملي در برهه اي از تاريخ استعمار

پس از اينکه تعدادي از مستعمرا ت به آزادي رسيدند، دولت هاي قدرتمند سابق ميکوشيدند که راهي براي استثمار يا استعمار جديد مستعمرات سابق بگشايند.يعني از سيستم هائيکه بوجود آمده بود ، بصورتي نو بهره برداري کنند.

بازارهاي فروش ، امکانات سرمايه گذاري، و مالي. اين دخالت ها بنام بورژوازي ملي و  از راه آن انجام ميگرفت.و ميگيرد. واين پديده بدون شک و الزاما با رقابت هاي زيادي مواجه ميشد و ميشود. بقسمي که گاه کار به دخالت هاي نظامي ميکشيد.(نمونه هاي مصدق و ساير جنبش هاي خاور ميانه )

پس از آزادي مستعمرات براي مارکسيست ها مسئله اتحاد کار گران جهان بصورت دشواري مطرح گرديد.

امروزه بايد بدين نکته انديشيد که در پي تلاش هاي ناسيوناليست ها بيشتر به اتحاد کارگران کشور هاي مختلف توجه شود. مثلا کارگران کشورهاي عربي و نيز اسرائيل. شعار انقلابي جديد عبارت است از جستن تضاد هاي طبقاتي در افشار مختلف مليت هاي گوناگون. آيا با حوادثي که طي چند ده ساله اخير مخصوصا براي چپ  گرايان و به اصطلاح سوسياليسم هاي نا کامل پيش آمد

تلاش ماها چگونه بايد برنامه ريزي شود

مهاجران و مستمندان خاور نزديک در  چه  وضعي قرار دارند؟

آيا امروز نظريه سرمايه دار و کارگر داراي آن اهميتي که در آغاز قرن داشت ميباشد؟

اگر معتقد به جنگ طبقاتي باشيم اين طبقات کجاي جامعه قرار دارند؟

به داده هاي زيرتوجه کنيم:

در خاور ميانه امروزه جمعيت سنگني از کارگران در سختي بسر ميبرند.

در عربستان سعودي هفت ميليون

 .در کويت يک ميليون

دراتحاديه عرب خليج فارس نزديک به يک ميليون ونيم

در اسرائيل پانصد هزار

بايد به ارقام تعداد کارگران بومي و مهاجر ساير کشور هايئکه را که مهاجرند.

اين ها همه از نيروهاي بورژوازي ملي هستند. که حد اقل با دخالت بيگانگان به هر صورت مخالفند.

ولي مسئله مهم تر از کارگران ذخايرنفتي اين منطقه است.

جمع اين نفوس با امکانات زير زميني ميتواند نقش بزرگي در مبارزه با نيروهاي خارجي و مداخله گر داشته باشد. 

 

غول پيکران آسيائي

 

در باره هندوستان  :

بنا به گفتار نخسست وزير هند

Manmohan singh

بمناسبت سالروز استقلال، پيسرفت هند چنين بوده است :

پ.اي.ب  داراي نمو 8 درصد است . ولي در سومين تريمستر به

8,9 

رسيد

به عقيده نخست وزير اين تحول سرآغاز مرحله اي جديد در تاريخ هند است.

اصلاحات مالياتي و تقليل هزينه ها بيش از پيش ضرور است.

نمو هند در ده ساله گذشته سه و نيم در صد بوده است و در پايان برنامه پنجساله 2007-2011 بايد به 11 در صد  برسد. يعني از چين بگذرد؟

در سال 2006 نمو سنعتي هند

12,4

در صد بوده است.

همانطوريکه تاريخ سياسي اروپا نشان ميدهدتقليل مالياتي به شکست انتنخاباتي منجر ميشود. درهند اين پديده وضع خاصي دارد. سهم توليد داخلي خام  (پ.اي . ب) درهند 40 درصد است. بنا براين آمارهاي ارائه شده فقط جنبه تخميني دارد. و ميتواند گرايش را نشان دهد نه حقايق عيني.

وجود اين 40 در صد از طرفي دشواري هاي مدرنيزاسيون هند را نشان ميدهد و از طرف ديگرنشان ميدهد که رسيدن به 11 در صد که نخست وزير خواهان است قطعي نيست.

عوامل دموگرافيکي

مسئله دموگرافيي در هندطوري است که بورژوازي هند را بسوي رقابت جهاني سوق ميدهد.

بنا به روزنامه هفته نامه« دلهي»، درآمد داخلي خام هند رو به ازدياد است.

اين دموگرافي بايد بتواند تا پنجسال آينده 71  ميليون را وارد کار کند.ولي بنا به مجله اکونوميست ذخيره ارزش اضافي هند 14 ميليون در سال است. و اين واقعيت تضميني براي قدرت بورژوازي هند است. ولي از طرف  ديگر ميبينيم که براي پرولتارياي هند اين حرکت رو به پيشروي است.و از اين روست که به عقيده مارکس کومونيسم نه وهم وخيال است و نه خوش بيني ساده و نه دروغ و نه تخيل . بر عکس کمونيسم يعني «حرکتي واقعي است که از کيفيت وضع فعلي تجاوز ميکند».

اکونوميست پيش بيني ميکند که هند «کشوري است که امور اقتصادي را تشويق نميکند.

«بوروکراسي موسسات اقتصادي هند پوسيده ترين سيستم جهاني هستند»

زير بنا ها ناقص اند و هرايده اصلاحي به زحمت پيش ميرود.

 

 

 

فصل سوم :

 

دنياي فعلي و خاورميانه

 

 

الف :

تحولات قرن بيستم. سيستم امپرياليسم

 

1-    سوريه تا سال 1945 در دست فرانسويها بود

2-    در سال 1945 فرانسويها دمشق را بمباران هوائي کردند

3-    عراق از سال 1920 تا سال 1932 در  اختيار انگليسي ها بود

4-    و بعد از آن در سال 1941 آنجا را اشغال نظامي کردند

5-    فلسطين تا سال 1948 يعني قطعنامه 587 تحت الحمايه انگليس بود و با تأييد روسيه و امريکااسرائيل خلق شد.

6-    ليبي نيز با قسمتي از افريقا تحت نظارت ايتالا قرار داشت.

 

در اين دوران تسلط استعمار بورژوازي هاي ملي در مستعمرات پديدار گرديدند.

و آزادي مستعمرات در قرن بيستم ملل جديدي را ايجاد کرد. رونق بازارهاي جديدو نيز اصلاحات داخلي ارضي و صنعتي و مراکز کارگري و نيز مبارزات کارگران در جهان بروز کرد.

در سال 1960 امريکائيها که در هندوچين جاي فرانسويها را گرفته  بودند، متوجه ژاپن شدند و از ويتنام دست کشيدند.

حادثه بوداپست در خاورميانه نقشي سياسي داشت.ملي شدن ترعه  سوئز

شکل جديدي از سياست را در خاور ميانه ايجاد کرد. شوروي و امريکا، نقشي موثر داشتند.نفوذ انگليس و فرانسه در خاور ميانه با دشواري مواجه شد.

تقسيم جهان پس از کنفرانس يالتا (جنگ دوم جهاني) را نگاه کنيد: اروپاي مرکزي و شرقي طعمه روسها شد

. امريکا که متحد روسيه در جنگ دوم بود، هيچ توجهي به خواست و نياز بوداپست نشان نداد.و فرانسه و انگليس را وادار به خروج از خاور ميانه(خروج از سوئز) کرد.

 

فصل چهارم :

 

 نگاهي به تحولات خاورميانه

 

مقدمات دسيسه براي مصرف کردن اسلحه ايران که در زمان شاه ابتياع شده بود و شاه نتوانست ويا نخواست آنرابکار گيرد.

 

مستخرج از  نشريه « آغازِ جنگِ هشت ساله و دفاعِ مقدس در عنواني با نامِ (لايه هاي پنهانِ جنگ) :

 آمريکا: برژينسکي(تيرماه 59): آمريکا قول مي دهد که از صدام حسين کاملاً حمايت نمايد و با آرزوي عراق در مورد تسلط بر شط العرب(اروند رود) و احتمالاً برقراري يک جمهوري عربستان در اين منطقه مخالفت نخواهد کرد.

 شوروي: گورباچف طي نامه اي به سران عرب، به آنان اطمينان داد که شوروي اجازه نخواهد داد عراق در جنگ با ايران شکست بخورد. شوروي با 61 درصد بزرگترين تأمين کننده ي نيازهاي تسليحاتي عراق بود.

 انگلستان: يک شرکت انگليسي کار ساخت و تجهيز شبکه ي پناهگاههاي پيشرفته ي زيرزميني صدام را بر عهده گرفت. در اين طرح براي 48 هزار سرباز پناهگاه زيرزميني ساخته مي شد و هر پناهگاه تا 1200 نفر را در خود جا مي داد.

 فرانسه: فرانسه بطور جدي زمينه ي اعطاي يک بمب اتمي را به عراق بررسي مي نمايد. مي توان براي مجبور کردن ايران به توقف جنگ اين بمب را به هدفِ مشخصي پرتاب نمود.

 آلمان: شرکت آلماني کارل کولمب، 6 خط توليد سلاح شيميايي در مجتمع سامره ايجاد کرد. گازهاي خردل، اسيد پروسيک، گازهاي عصبي سارين و تابون و غيره در اين کارخانه توليد و در خمپاره ها، راکت ها و گلوله هاي توپ جاسازي مي شدند.

 سوئيس: يک شرکت سوئيسي به نام شرکت مهندسي آلسا الو علاوه بر وظيفه ي اوليه يعني توليد مقادير عظيم مواد شيميايي براي استفاده در سلاح مرگبار گاز سمي ، بر روي پروژه ي اورانيوم و توليد سلاح هسته اي کار مي کرد.

 ايتاليا: 9 ميليون مين ضد نفر به ارزش 225 ميليون دلار ساخت شرکت والسلا که 50 درصد مالکيت آن در اختيار گروه صنعتي فيات است با واسطه گري يک شرکت قلابي سنگاپوري به عراق فرستاده شد. برخي از انواع اين مين ها به راختي توسط هلي کوپتر پخش مي شدند.

 عربستان: خبرگزاري رويتر به نقل از فهد: ارزش کل اعتبارات، وامهاي بي بهره و سايرِ کمک هايي که به شکل محموله هاي نفتي با تجهيزات به عراق به عمل آمده بيش از 27،5 ميليارد دلار است.

 مصر: در طول دهه ي هشتاد حسني مبارک حدود 3،5 ميليارد دلار موشک و تسليحات به عراق فروخت که صدام از پرداختن بهاي آن امتناع کرد. ملاقات سال 86 مبارک و بوش مصر را به کانال صدور انواع گوناگون فناوري هاي موشکي ناتو به بغداد بدل کرد.

 کويت: 15 ميليارد دلار پول نقد به عنوان وام بلاعوض علاوه بر نفت صادراتي کويت به عراق بود. همچنين پايگاه هوايي السالم کويت، براي کوتاه کردن مسير تا سکوهاي نفتي خارک، بارها مورد استفاده ي نيروي هوايي عراق قرار گرفت.

 بلژيک: شرکت بلژيکي سيکسکو طي قرارداد 800 ميليون دلاري قرار بود 800 پناهگاه در عمقِ 50 متري زمين براي جنگنده هاي پيشرفته عراقي ايجاد کند. و طي چهار سال 17 پايگاهِ هوايي و چند مقرِ نظامي در عراق ايجاد کرد.

 اسپانيا: کشف دخالت دولت اسپانيا در جنگ فقط با بررسي چند بمب شيميايي عمل نکرده ميسر شد. بدنه و فيوز بمب ها ساخت کشور اسپانيا بود.

 برزيل: در سال 1979 برزيل طي قراردادي براي همکاري هسته اي ده ساله با عراق متعهد شد مقادير زيادي اورانيوم غني شده با درصد کم، تکنولوژي هسته اي، تجهيزات و آموزش لازم را در اختيار عراق قرار دهد.

 شيلي: بمب هاي خوشه اي به ارزش نيم ميليارد دلار از طريق شيلي به عراق فروخته شد.

 

 

گفتا که که را کُشتي تا کُشته شدي زار  تا باز کجا کُشته شود آن که ترا کُشت  «رودکي

نيروهائي که صدام را بمستي کشانده بودند پس از رسيدن به هدف هاي خود کوشيدند بقبولانند که دمکراسي امريکا راه حل نهائي نجات بشريت از خطراتي است که جهان آرام را تهديد ميکند.

و مخصوصا براي اينکه در آينده درس عبرتي به ساير استقلال طلبان داده باشند صدام را که سرا بالائي به امريکائيها جواب داده بود در عيدِ قربان، گوسفندوار براي انتباه ساير نوکران امپرياليسم بي جان ساختند.

«صدام رفت ولي صدام آفريني همچنان نقش خود را بازي ميکند. هدف نهائي اين آفرينش ها  عبارت است از :

فصل سوم :

فصل پنجم :

 

 

«ايجاد سيستم هاي بردگي براي مردم خاور ميانه»

 

چرا براي خاور ميانه:

1 -  زادگاه فرهنگ جهاني و منبع اديان بزرگ جهان منجيان بشريت امروزي، و زيارتگاه پيروان کتب مقدس آسماني؟

 

2 - اين منطقه مرز سرزمين هاي شرقي (کمونيست سابق)

 

3 – منابع نفت

 

 پس از سقوط ديوار برلن جفرافياي جديد بوسيله نيروهاي سرمايه داري جهاني براي اجراي اين برنامه ها ترسيم شد. همانطوريکه پس از جنگ اول جهاني همين سياست در مورد امپراطوري عثماني تدوين و بمرحله عمل در آمد.

 

امريکا، با غصب همت بنيان گزاران اين سرزمين که بر مزار سرخ پوستان دموکراسي جهاني را بنيان نهادند،  مدعي است که مدافع ، حقوقِ بشر و دمکراسي است. «آيا آمريکا خود در زمينه ي،

دمکراسي و آزادي و امنيت اجتماعي ميتواند نمونه و مدل باشد؟

 

کشوري که  کلان سرمايه دارانِ  ، سياست اش را ترسيم و توصيف مي کنند  ، کمااينکه به جاي جستجوي راه هاي مسالمت آميز و آشتي ميانِ فلسطين و اسرائيل، صلاح را در جنگ آفريني و بحران زايي و تنشي بي پايان مي دانند. بديهيست اگر قرار شد دنيا در صلح و صفا باشد کارخانه هاي اسلحه سازي بايد تعطيل شوند. ودر نتيجه پيشرفت تکنيک نظامي جنگ و سلاح متوقف خواهد گرديد. زيراپيشرفت صنعتهاي جنگ مستلزم(نو آفريني در ساخت اسلحه است)، و براي اينکارف ايجاد مراکز تحقيقاتي علمي و باليستيکي ويژه ايست که بودجه هاي آنها بايد از راه فروش اسلحه ضرورت پيدا ميکند.و بدين جهت است که پولهاي نفت خاور ميانه بايد صنعت نظامي را پيش برد. بقيمت قربانيان بيگناه اسرائيلي و امريکائي و عرب. اين مبحث اساس تئوريکي:

 

فروش اسلحه و در نتيجه ايجاد جنگ .: دردي  بي درمان!

 

«اين درد بي درمان يکي از فصول مهم علم اقتصاد سرمايه داري را تشکيل ميدهد»  

 

 آري اين امريکاست که قهرمان ساخت وسايل آدم کشي است زيرا سيستم سرمايه داري آنرا ايجاب ميکند. اوليگارشي اين سيستم ، برنامه هاي خود را بوسيله حکومت ها انجام ميدهد. مجريان موظف اند طرح هاي اوليگارشي را اجرا کنند.

براي پرسش زير پاسخي پيدا کنيد :

«آ يا، اگر جنگ اعراب با اسرائيل پايان پذيرد کارخانه هاي اسلحه سازي جهان ورشکست نخواهند شد؟ کشورهاي خاورميانه مجبورند بودجه مبارزاتي منطقه را تأمين کنند. مگر نه چنين بود در جنگ ايران و عراق؟ چقدر پول نفت بوسيله کشور هاي نفتي منطقه تبديل به اسلحه شد و عليه ايران تسليم عراق گرديد.

دلار هاي حاصل از منابع نفتي خاور ميانه بايد صرف خريد اسلحه براي برادر کشي نژاد سامي(يهود و عرب) گردد. آيا کسي در دنيا پيدا ميشود که اين واقعيت را درک نکرده باشد؟ اين تئوري اقتصادي را هر دانشجوي دانشکده اقتصاد خوب ميداند.

در قرون وسطي چه کساني يهود را مي سوزاندند.

شما را به خدا لحظه اي فکر کنيد چه گروهي قوم يهود را در تاريخ آزار داده است؟

 

 

  

 



Association Culturelle et Artistique Franco Iranienne  ACAFI (Association loi 1901)

rouhollahabbassi@yahoo.fr

Dernière mise à jour le : 31 ãì 2008.