عصر رودر
روئی (مواجهه)چند
قطبی
دوره
ی مبادله
آزاد امپریالیستی
، ناظر سی
سال توسعه نا
برابر بود : (قدرت
های قدیمی
ضرب در دو
، آسیا ضرب
در شش و چین
ضرب در ده) و
نیز قدرت کلی
سرمایه داری
جهانی در
این مجال سه
برابر شد و
آنها به نه
برابر جنگ
دوم امپریالیستی
جهانی
رسانده است
بحران
مناسبات کلی
مدلول و
منتج مضرب
جدیدی از این
نا متعادلات
بوده است.دقیقا،
بحران که
محصول این
تناقضات
است ، (زیرا
مالیه این
قدرت های کهن
گوشیده است
تا با دوباره
بکار
انداختن
سرمایه های
قدرتهای
جدید برای
جلوگیری از
سقوط و نزول
هنجار تحول ،
چاره ای
پید اکند، در
نتیجه بحران
موجب تشدید
عوامل عدم
تعادل
میگرددکه
خود در اثر
سیکل بدهی(دیون)
متورم میشده
است.
تباعد
فی ما بین
قدرتهای
حوضه
اتلانتیک و
قدرتهای
تازه بر
خاسته اقیانوس
کبیر در اثر
آن نمو یافت
و
این
ماجرامشخص
کننده
ترتیبات
جدیدی در
ترازوی
جهانی و خطوط
سوق الجیشی
در سراسر
متروپول
امپریالیسم
گردید.
این
داده های
عینی خصایص
مرحله
جدیداستراتژيکی
را ملخص
میکند، که
با جلوس قرن
جدید
آغازیده است.پس
،
«مسئله
زمان»، یعنی
ترکیب بین
توسعه بحران
، و بنابر
این موقع خاص
نیروهای
طبقاتی که
حاصل آن است،
خصایص ویژه
ای خواهند
داشت که
محصول همین
مناسبات
جدید فی
مابین طبقات
، انشعابات
طبقاتی و
قدرت های
حکومتی است
که مورد
استفاده
قرار میگیرد.
ازمنه
توسعه و
بحران بین
پایان قرن
نوزدهم و دو
نخستین دهه
قرن بیستم
منجر به
انقلاب
اکتبر شد. که
در نتیجه آن
اتازونی،
آلمان و
ایتالیا به
عنوان دولت
های قدرتمند
و نیز ژاپن
که در صحنه
جهانی
پدیدار
گردید.
زمان
های بین
دوجنگً، در
سالهای سی به
مرحله ی
بحرانی
خفیفی نسبتا
کوتاه
منجرشد
و پیدایش
امپریالیستی
، زمان جنگ،
در طول جنگ
اتحادیه
سوسیالیستی
ه اسلاوو
ژاپن در
منطقه
آسیائی
گردید.
سالهای
پس از جنگ سی
سال دوران
پیروزی و
تعالی را
نشان
میدهند، با
معجزات
اقتصادی که
به اروپا و
ژاپن امکان
دادند که به
مقام امریکا
نایل گردندو
نیز نخستین
مرحله
صعودبقیه
آسیا تا وصول
به بحران
تجدیدسازمان
.
در
این دوره
است که (یعنی
دوره عدم جنگ
جهانی)،
جنگهای
منطقه ای در
هندو چین،
آسیای جنوبی
و خاورمیانه
حادث میشوند.
زمان
های دوره
مبادله
آزادامپریالیستی
مواجهه با در
هم ریزی
اتحادجماهیر
شوروی و نیز
ایجاد
اتحادیه
اروپائی و
سپس بحران
های جهانی و
بالاخره
تورم عظیم
مالی در
منطقه
اتلانتیک و
تظاهر چین در
اقیانوس
کبیر پای
استوار
میشوند
دوعنصر اخیر
عبارتند از
انعکاس
بحران
مناسبات کلی
است که پایان
این دوره سی
ساله را
مشخص میکند.
این مرحله «عدم
جنگ جهانی»در
نخستین دهه
با آغاز
برخوردهای
جدید مواجه
شد، با جنگ
افغانستان
با برخورد
خونین و
وحشیانه
ایران و عراق.و
سپس در
سالهای 1990،
جنگهای درهم
ریزی شوروی
یوگسلاوی و
جیگ در خلیج
فارسی، و
سرانجام در
آغاز قرن
حاضر جنگی
جدیدی در
افغانستان
ودخالت
امریکا
درعراق.
این
جنگ اخیر در
خلیج فارسی
مرز زمانی
مشخصی را
برای مرحله
جدیدی
استراتژیکی
در آسیا نشان
میدهد، زیرا
هدف اساسی آن
جلو گیری
علنی از صعود
چین است.
دقیقا،
سی سال دوره
مبادلات
آزاداست که
نشان میدهد
دینامیک
سیاسی تراز
بطور
مکانیکی با
تحر ک
اقتصادی
متناظر نیست.
گسیختگی
اسبراتژیکی
1989، در واقعیت
دو جنبه در
رابطه توسعه
امپریالیستی
دارد.
یکی
ارث گذشته
بود و از این
نظر فروپاشی
شوروی و
پیوند مسرعه
دو آلمان، که
موجب
دگرگونی
اقتصاد
متراکم
بیست ساله
بود. جنبه
دیگربه
گرایشهای
آینده
مربوط میشد:
تحول سیکل
مبادلاتی ،
دقیقا،
میبایستی
تسریع جدید
آسیاو چین
رامیسور
سازد .
بطورکلی، هر
سیکل توسعه
امپریالیستی
خود
سیکلی از
صعود
نیروهائی
جدید و نزول
نسبی
قدرتهای کهن
میباشد.
بدین
مفهوم ، حل «مسئله
زمان»،
در هر موقع
تاریخی ،
ستلزم
خوض
استراتژیکی
مناسبات
تراز و تعادل
متناظر به
خوداست.
در
طرح
استراتژیکی
مولود بحران
شوروی و ختم
نظامی
یالتائی،«آرریگو
سروتو»،
امکان
معماری تراز(تعادل)
کلی آینده
ی منظور
، «اقطاب
مسدس فرضی»
نظر هانری
کیسین
جر را بیان
میکرد.در
باره واژه«
فرضی» مذکورمسئله
مهمی
محتواست که
هم مربوط به
تعداد اقطاب
است و هم
شماره قطب ها
که میتواند
به شش یا هشت
برسد.پس از
بیست
سال،دینامیک
بحران کلی
نشان داد که
میتواند به
هفت قدرت
بزرگ برسد:
اتازونی،
اروپا و چین 55درصد
تولید جهانی
را
دارندژاپن،
هند، روسیه،
برزیل 17
درصدکه جمعا
سه ربع درآمد
داخلی جهانی
است.
Lutta
communista, mai 2010
انترناسیونالیست
سال نهم
شماره 124 سال
2010
روزنامه تجزیه
و ترکیب
سیاسی
مکتب مارکس
تقابل رتجبران
جهان
ضد اروپائی و
حکم یکان
ترجمه : آکافی